شعر درباره نامردی ؛ اشعار کوتاه و زیبا در مورد نامردی
به گزارش مجله 10 از 10، در زندگی گاهی باید بیخیال قلب شد. گاهی باید قلب را گذاشت و به پشت سر نگاه کردو جای تمام جنخر ها را شمرد؛ آری گاهی نباید گذاشت خون برخی از زخم ها خشک بگیرد! زخم هایی مثل زخم های همین خنجرهای از پشت دوستان راباید آنقدر نمک پاشید تا سوزشش نگذارد هیچوقت از خاطرت پاک شوند. در این مطلب مجموعه ای زیبا از شعر درباره نامردی و بی معرفتی را آماده کرده ایم که مناسب برای استوری و پست اینستاگرام هستند؛ همراه ما باشید.
گلچین شعر درباره نامردی و بی معرفتی
نگه کن ای ز نامردی مرایی
که تا مردان کجا و تو کجایی
عطار
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
اگر در حلقه مردان نمی آیی ز نامردی
چو حلقه بر در مردان برون می باش و در می زن
مولانا
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
به نامردی ندارم هر چه دارم
به زخم بازو و شمشیر دارم
بپرهیزد ز زخم او اگر من
زبان خویش پیش شیر دارم
سری کز آسمان بر می فرازم
چرا از بهر دونان زیر دارم؟
کمال الدین اسماعیل
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
در حلقه کارزار جان دادن
بهتر که گریختن به نامردی
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
در این بازار نامردی در پی چه می گردی
نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی
برو بگذر از این بازار، ازاین مستی و طنازی
اگر چون کوه هم باشی در این جهان تو می بازی
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
به مردی با تو پیوستم
ندانستم که نامردی!
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
مهر بان بودیم ولی خنجر زدند بر پشت ما
داس نامردی زدند بر دست و بر انگشت ما
برده اند مارا به چشمه و ندادند آب خوش
تیشه قهر است هنوز بر ریشه و بر خشت ما
شعر درباره نامردی مردم بی معرفت
تو این جهانی نامردی
بدنبال چه میگردی
نگرد، بی فایده میگردی
جوانمردی قدیمی شد
رفیقان عهد بشکستند
فقط تو ماه شبگردی
که بی منت جوانمردی
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
خدایا خوب می بینی در این جهانی نامردی
دلی مظلوم می میرد به زیر پای نامردی
صدای درد همسایه و چشمی بی خبر در خواب
تن کودک چه می لرزد! شب از سرمای نامردی
ببین دستان مردی را پر از تشویش نانی سرد
و زخم قلب یک مادر پر از لالای نامردی
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
ای به دل کرده دین به نامردی
چند ازین نان و چند ازین خوردی
دلی آخر به دست کن روزی
که درو باشدت ز دین سوزی
گیرم این جا ز دیوی و زوشی
عیب خود بر همه همی پوشی
سنایی
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
به حیلت گری خنجری از پشت زد
به خونم ز نامردی انگشت زد
شکستند پشتم نمک خوارگان
دورویان بیشرم و پتیارگان
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
برو ای فرو افتاده در گرداب نامردی
در این دم گشته رونق اسباب نامردی
به تو دل بستم از یار و دلبر بگذشتم
همه غرق مردی تو در پیچ و تاب نامردی
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
اگر در راه دین گردیت بودی
ز نامردی خود دردیت بودی
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
گر نریزد عشق خون عقل را از عجز نیست
داغ نامردی است خون صید لاغر تیغ را
شعر درباره نامردی جهان - شعر درباره نامردی روزگار
گر من از مردان دین آگاهمی هرگز کجا
با چنین نامردی از مردان رهبر گویمی
دامن اندر چینمی از خود اگر هر دم برون
راز مردان جهان با دامن تر گویمی
عطار
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
نامردی کاری نداره
مردونه بودن مشکله
بین رفیق و نا رفیق
هنوز زیاده فاصله
علیرضا فیضی
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
مرا به نوک مژه غمزهٔ تو دعوت کرد
بخورد خونم و گفتا برو نه در خوردی
به حق غمزهٔ شوخ تو در رسم لیکن
زمردی است مرا صبر نه ز نامردی
خاقانی
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
نشتر از نامردی در پرده چشمم شکست
از ره هر کس به مژگان خار و خس برداشتم
بی نیاز از خلق از دست دعای خود شدم
حاصل عالم ازین یک کف زمین برداشتم
صائب تبریزی
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
طرفه دردیست فراقت الحق
که دهد یاوری هر دردی
پای مردیم طمع بود ز صبر
خود کسی دید چنان نامردی
کاش چندانش درنگی بودی
که دلم شربتی از غم خوردی
کمال الدین اسماعیل
❈ ❈ ❈ ❈ ❈
توی کوچه ها
یه نسیم رفته
پیِ ولگردی
توی باغچه ها
پاییز اومده
پی نامردی
توی آسمون
ماهُ دق میده
ماهُ دق میده
دردِ بی دردی
پاییز اومده
پاییز اومده
پی نامردی
یه نسیم رفته
پی ولگردی…
شعر درباره نامردی دوست یا برادر
هیچ نامردی خود نشناختی
تو بدین دل عشق من میباختی
با چنین مردی که بودت در بنه
نقد توبایست عشق صد تنه
عطار
❈ شعر درباره نامردی در عشق ❈
برگشته است بسکه درین عصر طور خلق
نامردی زنی که نگردد سوار مرد
بیدل زمانه دشمن ارباب غیرت است
ترسم به دست حیز دهد اختیار مرد
بیدل دهلوی
سخن آخر
به نظر شما کدام شعر کوبنده تر بود؟ نظرات خود را در پایین همین مطلب با ما در میان بگذارید. همچنین شما می توانید مجموعه جملات سنگین بی معرفتی و 31 شعر و متن در مورد بی وفایی عشق، یار و آدمها را نیز در خبرنگاران بخوانید.
منبع: مجله انگیزه