نویسنده که منتقد نیست اما...

به گزارش مجله 10 از 10، ابراهیم حسن بیگی می گوید: طبیعتا نویسنده منتقد نیست اما گاهی در صندلی منتقد می تواند در آثاری که خلق می نماید، ضعف ها، کاستی ها و زشتی ها را نشان بدهد. شاید بدون این که قضاوتی کند، می تواند در قالب نقد، مسائل اجتماع را منعکس کند.

نویسنده که منتقد نیست اما...

این داستان نویس در گفت وگو با خبرنگاران، درباره کارکرد ادبیات در نقد وضعیت جامعه، اظهار کرد: اصولاً ادبیات و هنر نقش تاثیری گذاری در بیان مسائل، سختی ها و شادی ها دارند؛ در مجموع با توجه به ارتباط مستقیمی که با انسان، زندگی و مسائل عاطفی او دارند، نقش تأثیرگذاری دارند. نویسندگان و هنرمندان بدون این که بخواهند قضاوتی درباره جامعه بنمایند، سعی می نمایند موجودات و هستی را نمایش دهند.

او اضافه نمود: بالطبع نویسندگان می توانند مسائلی را بگویند که جنبه انتقادآمیز هم داشته باشد. هرچند که نویسنده ها مثل روزنامه نگارها و سخنورها انتقاد مستقیم نمی نمایند اما بیان مسائل و کاستی ها می تواند جنبه نقد هم داشته باشد.

حسن بیگی در پاسخ به سوالی درباره محدودیت های موجود در راستا این نقد نیز گفت: محدودیت ها بالطبع وجود دارند. اگر در جامعه شرایط آزادی وجود نداشته باشد و تنگناهای سیاسی وجود داشته باشد و هنرمندان نتوانند دیدگاه های خود را بیان نمایند، این تنگناها وجود دارند. از گذشته هم بوده اند. در واقع قوانینی در قالب ممیزی، نظارت قبل و حتی بعد از چاپ ایجاد نموده اند که موانعی است برای طرح دیدگاه نویسنده در آثار ادبی او. وارد کم و کیف آن نمی شویم اما به عنوان یک نویسنده می توانم بگویم که این محدودیت ها بد است، چرا که بایستی هنرمند آن قدر آزادی قلم و بیان داشته باشد که از این منظر بتواند کاستی ها را بگوید و جامعه را نقد کند. اما این محدودیت ها به خصوص در بحث مسائل سیاسی وجود دارد.

نویسنده کتاب های اشکانه و ریشه در اعماق با بیان این که درک نویسنده از شرایط جامعه ای که دارد در آن زندگی می نماید، خیلی مؤثر است، اظهار کرد: اگر نویسنده ای از بطن جامعه و حوادث آن نباشد، قطعاً در بیان دغدغه های مردم و حتی خلق آثار در این موضوعات دچار مشکل می گردد. ما فرض را بر این می گیریم که یک نویسنده در بطن جامعه و مسائل مردم است و در این باره دغدغه مند، دردمند و منتقد است و می خواهد در آثارش این ها را مطرح کند.

او سپس گفت که نویسنده ها باید آگاهانه و با یک بینش خاص در جامعه حضور داشته باشند و با نگاه تیزبین شان این آثار را خلق نمایند.

حسن بیگی همچنین درباره تأثیر ادبیات در نقد جامعه در طول تاریخ، بیان نمود: تاریخ ادبیات داستانی در کشور ما تاریخ بلند و گسترده ای است. قطعاً در این صد سال اخیر ادبیات در کنش ها و واکنش ها و حوادث اجتماعی و فرهنگی در جامعه مان نقش مؤثری داشته که زنده ترین و بهترین نمونه آن نقش ادبیات در دوران مشروطه است.

او با اشاره به این که شاعران، نویسندگان و روزنامه نگاران بزرگی بوده اند که در دوره مشروطه بیشترین تأثیر را در اطلاع رسانی داشته اند، گفت: این جنبش فرهنگی هنری بود که به جنبش سیاسی یاری کرد و بسیار هم تأثیرگذار بود. این اتفاق در دوران پهلوی در یک سکوت و رسوخ عجیب بود و در اختناق قرار گرفته بود که نمی توانست نقش سیاسی و اجتماعی خود را نشان دهد. اما بعد از انقلاب ما مجدداً دیدیم که خصوصاً ادبیات داستانی و شعر، فعالیتش را از آن حالت بیرون آورد و با فعالیت در حوزه انقلاب و خصوصاً جنگ نقش تأثیرگذاری داشت. اگر آیندگان می خواهند درباره جنگ قضاوت درستی داشته باشند یکی از جاهایی که می توانند به آن مراجعه نمایند، ادبیات است.

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 16 خرداد 1398 بروزرسانی: 26 آبان 1399 گردآورنده: 10az10.ir شناسه مطلب: 208

به "نویسنده که منتقد نیست اما..." امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نویسنده که منتقد نیست اما..."

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید