راهنمای هنر و ادبیات در کانادا
به گزارش مجله 10 از 10، کانادا، کشوری با چشماندازهای وسیع و فرهنگی چندلایه، دارای صحنهای غنی و پویا در هنر و ادبیات است. این چشمانداز فرهنگی بازتابی از تاریخ پیچیده این کشور است که از سنتهای شفاهی مردمان بومی، میراث استعماری فرانسه و بریتانیا و موجهای مهاجرت از سراسر جهان شکل گرفته است . هنر و ادبیات کانادا، داستانی از هویت، طبیعت، همزیستی فرهنگها و تأثیر سیاستهای مترقی مانند چندفرهنگی را روایت میکند .
اگر علاقمند به سفر با بهترین تور کانادا هستید با ما همراه شوید، با مجری مستقیم تور کانادا از تورنتو، مونترال و آبشار نیاگارا دیدن کنید و بهترین تجربه سفر را داشته باشید.
ادبیات: صدای چندفرهنگی یک ملت
ادبیات کانادا اغلب به دو شاخه اصلی انگلیسی و فرانسوی تقسیم میشود که هر یک ریشه در سنتهای ادبی خود دارند، اما در عین حال، هویت منحصربهفرد کانادایی را بازتاب میدهند . این ادبیات ریشههای عمیقی در فرهنگهای شفاهی و غنی مردمان بومی (اقوام اولیه، اینوئیت و متیس) دارد .
ادبیات بومی: از سنتهای شفاهی تا روایتهای معاصر
سنتهای ادبی شفاهی مردمان بومی، که نسل به نسل منتقل شدهاند، شامل داستانها، افسانهها و اشعاری هستند که بازتابدهنده زندگی، طبیعت، معنویت و جهانبینی این مردمان است . مضامین اصلی این روایات شامل داستانهایی درباره خلقت، قهرمانان فرهنگی، حیوانات، چرخههای طبیعت و درسهای اخلاقی و فرهنگی است .
نویسندگان معاصر بومی با الهام از این میراث غنی، آثاری خلق میکنند که به مسائل پیچیدهای چون هویت، تاریخ دردناک استعمار، آسیبهای فرهنگی ناشی از مدارس شبانهروزی و تلاش برای احیای سنتها میپردازد .
- جوزف بویدن (Joseph Boyden): در اثر خود «جاده سه روزه»، به تجربه سربازان بومی در جنگ جهانی اول میپردازد .
- ایدن رابینسون (Eden Robinson): در رمان «ساحل میمون»، فرهنگ قوم "هایسلا" را با چالشهای دنیای مدرن پیوند میزند .
این نویسندگان با استفاده از ساختارهای روایی سنتی و ترکیب آن با فرمهای ادبی معاصر، تاریخ را از دیدگاه بومیان بازگو میکنند و صدای نسل خود را به گوش مخاطبان جهانی میرسانند .
تاریخچه و نویسندگان برجسته ادبیات انگلیسیزبان
ادبیات مکتوب کانادا در قرن هفدهم با نوشتههای کاشفان و استعمارگران فرانسوی آغاز شد، اما در قرن نوزدهم و بیستم به بلوغ رسید . برخی از تأثیرگذارترین چهرههای ادبی کانادا عبارتاند از:
- مارگارت آتوود (Margaret Atwood): نویسنده و شاعری برجسته که با رمان «سرگذشت ندیمه» به شهرت جهانی رسید و در آثارش هویت کانادایی را در دنیای پسااستعماری میکاود .
- آلیس مونرو (Alice Munro): استاد داستان کوتاه و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2013 .
- رابرتسون دیویس (Robertson Davies): رماننویس، منتقد و استاد دانشگاه که در کنار آتوود و مونرو، نقشی کلیدی در شکلدهی به هویت ادبی متمایز کانادا ایفا کرد . آثار او با ترکیب طنز، خرد و کاوشهای عمیق روانشناختی و اخلاقی شناخته میشوند . شهرت او بیشتر به خاطر سهگانههایش، بهویژه «سهگانه دپتفورد» است . دیویس در آثارش عمیقاً از روانشناسی یونگی (مفاهیمی چون کهنالگوها و فردیتیابی) برای تحلیل شخصیتها بهره میبرد و معتقد بود برای درک جادوی دنیای روزمره باید به اسطورهها نقب زد . داستانهای او اغلب در شهرهای کوچک انتاریو رخ میدهند و به مضامینی چون گناه، هویت و مسئولیت اخلاقی میپردازند .
- لئونارد کوهن (Leonard Cohen): شاعر، رماننویس و موسیقیدان برجسته با شهرت جهانی .
- مایکل اونداتیه (Michael Ondaatje): نویسندهای با تبار سریلانکایی و برنده جایزه بوکر برای رمان «بیمار انگلیسی» که به موضوعات مهاجرت و هویت میپردازد .
- یان مارتل (Yann Martel): نویسنده رمان مشهور «زندگی پی» که شهرت جهانی دارد .
- روهینتون میستری (Rohinton Mistry): نویسندهای با تبار هندی-پارسی که آثارش نمونه برجستهای از ادبیات چندفرهنگی کانادا است .
- مادلین تیین (Madeleine Thien): نویسندهای با تبار چینی که تجربیات مهاجران را در آثارش منعکس میکند و نمونهای از بازتاب جامعه چندفرهنگی کانادا در ادبیات معاصر است .
ادبیات کبک: صدای یک هویت متمایز
ادبیات فرانسویزبان کبک هویتی مستقل و متمایز از ادبیات فرانسه دارد . این ادبیات که ریشههایش به زبان فرانسوی قرن هفدهم و هجدهم بازمیگردد، ویژگیهای واژگانی و تلفظی خاص خود را توسعه داده است . در میانه قرن بیستم، بهویژه در دوره «انقلاب آرام» (Quiet Revolution) در دهه 1960، ادبیات کبک به عرصهای برای بیان تحولات اجتماعی، نقد سلطه کلیسا و کاوش در باب هویت ملی کبکی تبدیل شد .
- گابریل روا (Gabrielle Roy): یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان کانادای فرانسویزبان . شاهکار او، رمان «خوشی تصادفی» (Bonheur d'occasion) که با نام «فلوت حلبی» نیز شناخته میشود، نقطه عطفی در ادبیات کبک بود . این رمان با رئالیسمی بیپرده، تصویری تکاندهنده از فقر و زندگی طبقه کارگر شهری در مونترال ارائه میدهد و اثری کلیدی محسوب میشود که زمینه را برای انقلاب آرام فراهم کرد .
- میشل ترمبلی (Michel Tremblay): چهرهای انقلابی در تئاتر کبک که با نمایشنامه «خواهران خوب» (Les Belles-Sœurs)، تئاتر این استان را متحول کرد . او برای اولین بار زبان «ژوال» (Joual)، گویش طبقه کارگر مونترال، را به صحنه اصلی تئاتر آورد و به زنان طبقه کارگر صدایی قدرتمند بخشید . آثار او به کاوش در بحران هویت، نقد جامعه سنتی و زندگی شخصیتهای به حاشیه رانده شده میپردازد و اغلب تمثیلی از مبارزات فرهنگی و سیاسی کبک برای رهایی است .
برای حمایت از نویسندگان، جوایز معتبری چون جایزه گیلر (Giller Prize) و جوایز فرماندار کل (Governor General's Awards) به بهترین آثار انگلیسی و فرانسوی اهدا میشود .
هنرهای تجسمی: از مناظر طبیعی تا هنر دیجیتال
هنرهای تجسمی در کانادا بازتابی از تنوع جغرافیایی و فرهنگی این کشور است . این هنر از تقلید سبکهای اروپایی آغاز شد، با جنبشهای ملیگرا به بلوغ رسید و سپس با گرایشهای انتزاعی و معاصر، به گفتوگویی جهانی پیوست.
هنر بومیان: ریشههای عمیق فرهنگی
هزاران سال پیش از ورود اروپاییان، مردمان بومی به خلق آثار هنری مانند کندهکاری روی چوب (توتمها)، مجسمهسازی با سنگ صابون و خاربافت (Quillwork) مشغول بودند . این هنرها عمیقاً با سنتها و باورهای معنوی این مردمان گره خورده است .
دوران پیش از گروه هفت: هنر تحت تأثیر اروپا (قرن 18 و 19)
هنر کانادا در قرون هجدهم و نوزدهم عمیقاً تحت تأثیر سنتهای اروپایی، بهویژه رمانتیسیسم، قرار داشت . این جنبش که بر احساسات و شکوه طبیعت تأکید میکرد، در کانادا به بستری برای به تصویر کشیدن مناظر بکر و زندگی در سرزمین جدید تبدیل شد .
- حامیان اولیه: در دوران «فرانسه جدید»، کلیسای کاتولیک حامی اصلی هنر بود و آثار عمدتاً مذهبی بودند . پس از استعمار بریتانیا، سربازان انگلیسی که طراح نقشه بودند، مناظر کانادا را برای فروش در بازارهای اروپایی ترسیم میکردند .
- پل کین (Paul Kane): این نقاش ایرلندی-کانادایی با این باور که فرهنگ بومیان در مواجهه با استعمار رو به زوال است، سفرهای دشواری را برای ثبت زندگی، آداب و رسوم و چهرههای مردمان بومی آغاز کرد . سبک او ترکیبی از واقعگرایی در جزئیات و رویکردی رمانتیک بود و آثارش امروزه سندی بصری و مردمنگارانه از آن دوران محسوب میشود .
- کورنلیوس کریگوف (Cornelius Krieghoff): این هنرمند هلندیالاصل به خاطر نقاشیهای ژانر (Genre painting) از زندگی روزمره ساکنان فرانسویزبان روستایی کبک (Habitants) شهرت دارد . آثار او با روایتی داستانی و گاه طنزآمیز، تصویری نوستالژیک از زندگی در کبک قرن نوزدهم ارائه میداد که در میان مجموعهداران انگلیسیزبان محبوبیت داشت .
شکلگیری یک هویت ملی: گروه هفت و امیلی کار
در اوایل قرن بیستم، جنبشی برای تعریف یک هویت هنری متمایز کانادایی، جدا از سنتهای اروپایی، شکل گرفت .
- گروه هفت (Group of Seven): این گروه که با نام مکتب آلگونکویین نیز شناخته میشود، متشکل از نقاشان منظرهنگار بود که از 1920 تا 1933 فعالیت داشتند . اعضای اصلی آن فرانکلین کارمایکل، لاورن هریس، ا. وای. جکسون، فرانک جانستون، آرتور لیسمر، جی.ئی.اچ. مکدونالد و فردریک وارلی بودند .
- فلسفه و سبک: آنها معتقد بودند هنر متمایز کانادا باید از طریق تماس مستقیم با طبیعت بکر و وحشی آن، بهویژه مناظر سپر کانادا، شکل بگیرد . این گروه با الهام از پستامپرسیونیستها، آثاری با رنگهای روشن، فرمهای ساده و حسی معنوی خلق کردند .
- تأثیر: گروه هفت هنر منظرهنگاری را به یک ژانر مهم ملی تبدیل کرد و به شکلگیری یک هویت هنری مستقل برای کانادا کمک شایانی نمود . تام تامسون (Tom Thomson)، که پیش از تشکیل رسمی گروه درگذشت، بخشی جداییناپذیر از این جنبش محسوب میشود .
- امیلی کار (Emily Carr): همزمان با گروه هفت، امیلی کار به عنوان یکی از مهمترین هنرمندان مدرنیست کانادا ظهور کرد . او عمیقاً به مناظر طبیعی بریتیش کلمبیا و فرهنگهای بومی این منطقه، بهویژه ستونهای توتم، میپرداخت .
دوران پس از گروه هفت: ظهور اکسپرسیونیسم انتزاعی
پس از افول گروه هفت، نسل جدیدی از هنرمندان به سمت روندهای بینالمللی، بهویژه اکسپرسیونیسم انتزاعی که از نیویورک برخاسته بود، گرایش پیدا کردند . این سبک بر بیان احساسات درونی از طریق رنگ و فرم خودانگیخته تمرکز داشت .
- Les Automatistes (خودکارگرایان): این جنبش آوانگارد در دهه 1940 در مونترال به رهبری پل-امیل بوردوآ شکل گرفت . آنها تحت تأثیر سوررئالیسم، به خلق آثاری خودجوش و برآمده از ضمیر ناخودآگاه میپرداختند . مانیفست آنها، «رد کامل» (Refus Global) در سال 1948، یک اعتراض اجتماعی قدرتمند علیه محافظهکاری و نفوذ کلیسا در کبک بود و پیشدرآمدی بر «انقلاب آرام» محسوب میشود .
- Painters Eleven (نقاشان یازدهگانه): این گروه که از 1953 تا 1960 در تورنتو فعال بود، اولین جنبش هنر انتزاعی در کانادای انگلیسیزبان بود . آنها با فاصله گرفتن از منظرهنگاری سنتی، هنر مدرن را به جامعه هنری معرفی کردند و هنر کانادا را با جریانهای بینالمللی پیوند دادند .
هنرهای نمایشی: تئاتر، موسیقی و رقص
- تئاتر: تورنتو سومین مرکز بزرگ تئاتر انگلیسیزبان جهان است . دو جشنواره از اهمیت فرهنگی ویژهای برخوردارند:
- جشنواره استراتفورد (Stratford Festival): یکی از معتبرترین جشنوارههای تئاتر در آمریکای شمالی که در انتاریو برگزار میشود و عمدتاً بر اجرای آثار شکسپیر تمرکز دارد . این جشنواره یک قطب گردشگری فرهنگی مهم است .
- جشنواره شاو (Shaw Festival): این جشنواره به آثار جرج برنارد شاو و همعصران او اختصاص دارد و مکملی برای جشنواره استراتفورد محسوب میشود .این دو جشنواره نقش کلیدی در پرورش استعدادهای جدید دارند .
- موسیقی و رقص: صنعت موسیقی کانادا ششمین صنعت بزرگ جهان است و باله ملی کانادا (The National Ballet of Canada) از معتبرترین گروههای باله جهان به شمار میرود .
سینما، تلویزیون و سیاست چندفرهنگی
- هیئت ملی فیلم کانادا (NFB): این سازمان دولتی که در سال 1939 تأسیس شد، نقشی بیبدیل در شکلدهی به هویت سینمای کانادا داشته است . مأموریت NFB تولید فیلم به دو زبان انگلیسی و فرانسوی برای ترویج فرهنگ و بازتاب مسائل اجتماعی کانادا برای مخاطبان داخلی و جهانی است .
- پیشگامی در مستند و انیمیشن: NFB به سرعت به عنوان یک پیشگام جهانی در دو حوزه شناخته شد:
- سینمای مستند: با تولید مستندهایی با محوریت عدالت اجتماعی، حقوق بشر و محیط زیست، شهرت جهانی کسب کرد .
- انیمیشن: با پیوستن نورمن مکلارن در سال 1942، این هیئت به مرکزی برای نوآوریهای تکنیکی و هنری تبدیل شد . آثار انیمیشن NFB به دلیل خلاقیت هنری و کسب جوایز متعدد بینالمللی از جمله چندین جایزه اسکار، شهرت جهانی دارند .
- پیشگامی در مستند و انیمیشن: NFB به سرعت به عنوان یک پیشگام جهانی در دو حوزه شناخته شد:
- جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو (TIFF): یکی دیگر از نهادهای برجسته سینمای کانادا است .
- حمایت دولت و سیاست چندفرهنگی: شورای هنر کانادا (Canada Council for the Arts) از سال 1957 با ارائه کمکهای مالی از هنرمندان حمایت میکند . سیاست چندفرهنگی که در سال 1971 معرفی شد، نقطه عطفی در تاریخ فرهنگی کانادا بود . این سیاست با اعلام اینکه کانادا هیچ فرهنگ رسمی واحدی ندارد، به دنبال حفظ میراث فرهنگی تمام شهروندان بود . این امر باعث شد هنر و ادبیات از سلطه روایتهای اروپاییمحور خارج شود و کانادا به جای "دیگ ذوب" به یک "موزاییک فرهنگی" تبدیل شود .
گرایشهای معاصر و تأثیر فناوری دیجیتال
هنر و ادبیات معاصر کانادا با تنوع فرهنگی و فناوریهای نوین شکل گرفته است .
- هنرهای تجسمی معاصر: گرایش به سمت هنر مفهومی، چیدمان و آثاری با مضامین اجتماعی و سیاسی (هویت، مهاجرت، محیط زیست) رو به افزایش است . گالریهایی مانند «نیروگاه» (The Power Plant) در تورنتو به هنر معاصر اختصاص دارند .
- هنر دیجیتال و NFT: ظهور هنر دیجیتال و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) یک گرایش برجسته است . هنرمندان کانادایی مانند "Mad Dog Jones" در این بازار جهانی به موفقیت دست یافتهاند . فناوری بلاکچین به هنرمندان دیجیتال امکان تأیید مالکیت و فروش مستقیم آثارشان را میدهد .
- ادبیات دیجیتال: گذار از ادبیات چاپی به ادبیات دیجیتال (e-literature)، که شامل آثار تعاملی و چندرسانهای است، شیوههای جدیدی از روایت را به وجود آورده است .
- تأثیر فناوری: اینترنت و پلتفرمهای آنلاین توزیع آثار را برای هنرمندان مستقل آسانتر کرده و دسترسی مخاطبان را افزایش داده است . با این حال، چالشهایی مانند حقوق مالکیت معنوی و سطحی شدن محتوا نیز به همراه داشته است .
خلاصه
هنر و ادبیات کانادا آینهای تمامنما از هویت چندوجهی، تاریخ غنی و طبیعت الهامبخش این کشور است.
- هنرهای تجسمی آن مسیری تکاملی را از هنر تحت تأثیر اروپا در قرن نوزدهم با هنرمندانی چون پل کین و کورنلیوس کریگوف، به سوی خلق یک هویت ملی با پیشگامانی چون گروه هفت و امیلی کار طی کرد . پس از آن، با جنبشهای انتزاعی مانند Les Automatistes و Painters Eleven وارد گفتوگوی هنر مدرن جهانی شد و امروزه گرایشهای نوینی مانند هنر دیجیتال را نیز در بر میگیرد .
- ادبیات آن با چهرههای جهانی مانند مارگارت آتوود، آلیس مونرو و رابرتسون دیویس شناخته میشود . جریان قدرتمند ادبیات کبک با نویسندگانی چون گابریل روا و میشل ترمبلی که صدای تحولات اجتماعی بودند، و ظهور نویسندگان بومی معاصر، از دیگر ویژگیهای آن است .
- سینما با محوریت هیئت ملی فیلم کانادا (NFB)، هویتی متمایز و معتبر در سطح جهانی، بهویژه در حوزههای مستند اجتماعی و انیمیشن هنری، برای خود ایجاد کرده است .
- هنرهای نمایشی با جشنوارههای معتبر جهانی مانند استراتفورد و شاو، پویایی فرهنگی کانادا را به نمایش میگذارد .
- سیاست چندفرهنگی و نهادهای حامی مانند شورای هنر کانادا، فضایی برای شکوفایی هنرمندان از پیشینههای گوناگون فراهم آورده و کانادا را به عنوان یک "موزاییک فرهنگی" در جهان معرفی کردهاند .
- فناوری دیجیتال به طور بنیادین شیوههای خلق، توزیع و دریافت آثار هنری و ادبی را دگرگون کرده و مرزهای خلاقیت را در عصر دیجیتال بازتعریف میکند .
در مجموع، چشمانداز هنری و ادبی کانادا، ترکیبی منحصربهفرد از سنتهای بومی، تأثیرات اروپایی و انرژی خلاق مهاجران است که با حمایتهای دولتی و استقبال از فناوریهای نوین، به صدایی قدرتمند و متنوع در عرصه فرهنگ جهانی تبدیل شده است.